در جریان این دیدار، سوالاتی از جناب یکی از خبرنگاران پیرامون توسعه صنعت کاشی و سرامیک میبد مطرح شد و فرماندار میبد نیز به صورت مبسوط به این سوالات پاسخ داد.
سوال:برای شما نرخ سرمایهگذاری در شهرستان میبد و عقب نیفتادن از شهرستان همجوار در افزایش صنایع آلاینده چقدر اهمیت دارد و با دادن چه قیمتی حاضر به انجام چنین کاری هستید؟
حسین فلاح: در جلسهای که مقامات ارشد استان هم حضور داشتند گفتم اینکه ما به سلامت مردم حساس نباشیم عمل غیرقانونی، غیرمنطقی و غیراخلاقی است ولی اگر قرار است پهنهای در نظر گرفته شود، بایستی این پهنه از فهرج تا عقدا (یعنی دشت یزد-اردکان) باشد. من نمیتوانم سرمایهگذار را محدود کنم چرا که اگر او را دلسرد کنم قاعدتا او به سراغ شهرهای دیگری مثل اردکان، اشکذر، ابرکوه یا … میرود. آن وقت آن فرصتها و ظرفیتهایی که ما باید برای صنعت میبد تعریف کنیم پیش نمیآید. من همراه شما هستم به شرطی که این اتفاق به صورت یکنواخت در دشت یزد-اردکان بیفتد. با توجه به اینکه متاسفانه رشد سرمایهگذاری در میبد مقداری کم شده است به ذهن متبادر میشود که این توازن رعایت نمیشود و این نشاندهنده آن است که این سیاست در استان و شهرستان حاکم نبوده است. اینکه شهرستان میبد فی البداهه جلوی توسعه صنعت کاشی را بگیرد، نه! ما چنین کاری نمیکنیم اما من همراه شما هستم و اعتقاد شما را دارم مشروط به اینکه این اتفاق در این دشت، همراه و همگام بیفتد.
در ضلع شمالی میبد، آلودهترین صنایع وجود دارد؛ وقتی این صنایع متوقف نمیشوند ما چرا باید متوقف بکنیم؟ متولیانی که در استان هستند باید این تعریف را از صنعت داشته باشند که متاسفانه حرکتی در این زمینه را شاهد نیستیم. باز هم تاکید میکنم، خط قرمز ما این است که اگر ارادهای وجود دارد که جلوی توسعه صنایع آلاینده گرفته شود، باید این کار در کل دشت یزد-اردکان صورت گیرد و نه صرفا در شهرستان میبد. حتی یکی از مقامات ارشد هم در این باره با من تماس گرفت و من به او گفتم: شرمنده! شما باید از آن بالا بگیرید تا پایین را تحت شمول قرار دهید، من هم در اینصورت همراه شما هستم. اسمش را هم هر چه میخواهید بگذارید؛ هایتک یا … اما اگر میخواهید من فقط در میبد این کار را انجام بدهم، نه! من این کار را نمیکنم.
سوال:مدتهاست که درمحافل مختلف، مسئولین شهرستان از لزوم حرکت به سمت صنایع HighTech صحبت میکنند، تعریف شما از این گونه صنایع چیست؟ چه اقداماتی برای شناسایی، معرفی، آوردن این گونه صنایع به میبد و ترغیب صاحبان ثروت برای سرمایهگذاری در این حوزه انجام داده اید؟
حسین فلاح: من از صنعت هایتک، اطلاع چندانی ندارم ولی یادم هست از سال ۱۳۶۸-۶۹ که دانشجو بودیم یکی از گزینه ایی که برای بحث صنعت در کشورهای توسعه یافته میگفتند، بحث هایتک یا صنایع تکنولوژی بر بود. مثلا موبایل من ۱۰۰ گرم وزن دارد و ۴۰هزار تومان می فروشد اما اگر این را بخواهیم تبدیل به آهن و پلاستیک کنیم، ۴۰۰-۵۰۰ تومان بیشتر نمیشود و به خاطر کار دانشی، پژوهشی و تحقیقاتی که روی این موبایل انجام شده، این اختلاف قیمت وجود دارد. هایتک این است که دانشی را اجرایی و عملیاتی کنیم و حاصل آن را به مرحله تولید انبوه برسانیم. این دانش را هم باید بومی کنیم. واقعیت این است که اروپا و حتی چین این تکنولوژی را به ما نمیدهند. ما نمیتوانیم از ایتالیا و آلمان و انگلیس بخواهیم فنآوری تولید کوره کاشی یا تولید پرس را به ما بده. ما خیلی خیلی هنر کردیم در این بیست سال، فقط سایت لعاب کارخانههای کاشی را راه انداختهایم که خیلی چیز مهمی هم نیست. ۷-۸ تا نوار است و یک نوار نقاله و یک جایی که مواد را میریزند البته این هم خیلی خوب است و من نمیخواهم بگویم که این فنآوری ابتدایی است ولی حداقلش این است که در یک زمینه ما کار را به جلو بردهایم. زمینهاش این است که یک صنعت ابتدا نهادینه و پایدار شود بعد برویم به سمت صنعت هایتک یعنی به سمت آنکه تولید قطعات آن صنعت بکنیم. یعنی اگر ما صنعت کاشی را از اول تا آخرش ۱۰۰ امتیاز در نظر بگیریم ما الان در کار لعاب، میتوانیم ۵-۶ امتیاز به آن بدهیم و تا این حدش خوشبختانه بومی شده است. ما باید دو تا سه تا راه را در حوزه صنایع کاشی و سرامیک مشخص کنیم و وارد آن بشویم و به فنآوری آن حوزه دست پیدا کنیم.
نکته دیگر اینکه من اعتقاد دارم در حوزه اقتصادی، همه نگاههای ما نباید به سمت صنعت باشد. مثلا در بحث توریسم الان خوشبختانه اتفاق بسیار خوبی در کشور و استان دارد میافتد و حداقلش این است که آمار توریسم ما کم نشده است. یکی دو تا کار بخش خصوصی میبد انجام داده است که با استقبال زیادی مواجه شده است. یک قسمتش این است که همشهریان میبدی خوشبختانه دارند خوب هزینه میکنند. من همیشه این را گفتهام که خانمهای میبدی، معمولا طلا ذخیره میکنند و آقایان هم دنبال زمین هستند! ولی خوشبختانه این نگاه دارد در میبد عوض میشود؛ یعنی من یک روز گفتم اگر این پول و سرمایهای که در میبد است را بیاییم مدیریت کنیم و آن را جمع کنیم شاید بتوانیم یک استانی مثل استان یزد را بسازیم. یک وقتی شاه عباسی تنها بود، الان رستوران ملک هم کنارش آمده و سه چهار پروژه دیگر هم در راه است. ببینید این خودش اتفاق خیلی خوبی است و اینجا این کار ما هست که با میراث فرهنگی هماهنگ باشیم و سالی ۷-۸ تا خانه را از میراث تحویل بگیریم و آن را درست کنیم تا بتوانیم توریست را جذب کنیم.
آیتالله اعرافی میگفت که من در فرانسه یک دیوار خشت و گلی در آنجا بود که در نگاه اول برای ما خیلی چیز سادهای بود اما چنان این دیوار را در دید جهانیان گذاشته بودند که به جای ۵۰ تن خشت و گل، انگار۵۰ تن طلا آنجا گذاشتهاند! اگر بخواهیم یک مقدار از صنعت فاصله بگیریم باید در این قسمت کار کنیم. بحث توریست درمانی هم میتواند به یکی از محورهای اقتصادی شهرستان قرار بگیرد. چرا مریض ما باید به تهران برود و چرا مریض از کشورهای امارات، قطر، افغانستان و عربستان به میبد نیاید؟ ما الان داریم سازوکارهایی را طراحی میکنیم که این اتفاق در شهرمان بیفتد. یک مقدار باید نگاهمان خارج از بحث صنعت با محوریت هایتک، میراث فرهنگی، توریسم درمانی و … باشد.
نکته دیگر اینکه در این قسمت، محیط زیست باید جدی وارد شود؛ یعنی محیط زیست، مکانیسم و اهرمهایی که برای پاک کردن این منطقه برعهدهاش است را باید انجام دهد؛ از بحث فیلتر کردن تا کنترل به تمام معنا و … البته واقعا در این ۲-۳ سال، خیلی از کارخانجات به این سمت رفتهاند. خوشبختانه محیط زیست هم به عنوان یک ضابط قضایی شناخته شده؛ یعنی اگر چیزی نوشت، دستگاه قضایی همکاری عالی و ویژهای با آنها خواهد داشت. در این قسمت هم همه از جمله شبکه بهداشت باید کمک و همراهی کنیم. ما باید حساس باشیم که صنعت پاک به میبد بیاید و من کاملا اعتقاد دارم آن صنعتی هم که هست، سلامت و پاکیاش را حفظ کند و اقدامات پیشگیرانه را انجام دهیم؛ مثلا اینکه کارخانهها شبها اسپری درایرهایشان را روشن نکنند.
سوال: درباره گسترش صنایع سبز در میبد توضیح دهید.
حسین فلاح: درباره صنایع سبز باید بگویم که من چند روز پیش با آقای غفوری (مدیرعامل آب منطقهای یزد) جلسهای داشتم و در آن جلسه گفتم ما مدام میگوییم دشت یزد-اردکان، منطقه آلودهای است. ما الان ۷۰ تا مجوز جهاد کشاورزی داده است اما مسئولین، آب لازم را برای آن تخصیص نمیدهند. به آقای غفوری گفتم: ما کار نداریم که در شمال و جنوب میبد، چطور دارند آب میبرند اما برای این مجوزهای کشت گلخانهای هر کدامشان حداکثر ۴-۵ لیتر آب میخواهند. صنعتگر ما حاضر است در این زمینه با مهندسین کشاورزی ما همراه بشوند و کشت گلخانهای را به معنای واقعی پیاده کنند و صنعتگر ما جدا از یک کارخانه، یک گلخانه خوب هم داشته باشد و مقداری از پول و سرمایهاش را به این حوزه ببرد.
سوال:مجوزهای متعددی برای صنایع کاشی و سرامیک در دست مردم است و با این روند، توسعه صنایع آلاینده در سطح شهرستان میبد ادامه خواهد یافت. برنامه شما برای این موضوع چیست؟
حسین فلاح: نکتهای که شما میگویید درست است و شاید بالای ۱۵ تا مجوز تاسیس کارخانه کاشی داریم که مطمئن باشید اگر اوضاع اقتصادی بهتر و ملایمتر بود، اینها هم کارخانه کاشی تاسیس کرده بودند و ما هم هیچ کاری نمیتوانستیم بکنیم و الان صاحبان این مجوزها دارند فضای اقتصادی را تجزیه و تحلیل میکنند. ولی مطمئن باشید اگر اوضاع اقتصادی کمی بهتر شود و بحث صادرات، رونق پیدا کند آنها هم وارد گود میشوند.
سوال: تعداد دقیق غیربومیها در میبد چقدر است و آیا شما این گزاره را تایید میکنید که «اکثر جرائم در میبد توسط غیربومیها صورت میگیرد و اکثر غیربومیها هم در سودای کار در کارخانجات کاشی میبد به این شهرستان وارد میشوند» و راهکار شما برای این قضیه چیست؟
حسین فلاح: درباره تعداد غیربومیها آمار دقیقی ندارم اما اگر اجازه بدهید در جلسه بعد بگوییم چرا که عزیزان شبکه بداشت و دوستان امنیتی در حال جمعآوری آمار دقیق هستند. ما یک فرهنگ سنتی ارزشی داریم و غیربومیهایی که میآیند، معمولا سطح فرهنگی و تحصیلات خیلی بالایی ندارند و به هر حال اختلاف فرهنگی با ما دارند. ما باید به این مسئله حساس شویم و آن را مدیریت کنیم. الان در شورای فرهنگی عمومی ما داریم از دو سه محور این موضوع را دنبال میکنیم. که یک قسمت بایستی توسط بنگاههای معاملاتی املاک، مدیریت شود، خود کارخانهها باید افراد غیربومی را شناسنامهدار بکنند و عدم سوء پیشینه و … را بگیرند. البته بحثهایی هم درباره ایجاد شهرک مسکونی برای کارگران است که اینها باید واقعا پخته شود. الان هم دادگستری زیر نظر شورای فرهنگ عمومی دارد کارهایی را انجام میدهد. انشاءالله امیدوار هستیم این کار به سرانجامی امیدوار کننده برسد. البته در این قسمت اینکه بخواهیم دروازه را ببندیم، به نظر من امکانپذیر نیست ولی اینکه مدیریت و پایش شود و شرکتها در این کار درگیر شوند، کار درستی است و انشاءالله از این نابسامانی نجات پیدا کنیم.
سوال :آیا صاحبان صنایع میبد به اندازهای که تولید معضلات مختلف کردهاند آیا به دستگاههای اداری و افکار عمومی پاسخگو هستند و یا فقط از منافع اقتصادی و پتانسیلهای شهرستان استفاده میکنند و مسئولیت پذیری خاصی نسبت به مسائل و مشکلات شهرستان ندارند؟
حسین فلاح: من اعتقادم این است که خیلی وقتها «ما» باید به سراغ صنعتگر برویم. من در یکی دو ماه اخیر، حداقل به خانه ۳-۴ نفر از صنعتگران میبد رفتهام و رفتیم و نشستیم چای و آش شولی خوردیم و اتفاقات خیلی خوبی هم افتاد و اعتبارات خوبی هم از این ناحیه جذب کردیم. من خودم هم چون در بخش صنعت و هم در بخش دولتی بودهام. سرمایهگذار هم مشقت و مشکلات فراوانی –اعم از مسائل مربوط به صادرات و واردات، تحریم، سوخت، قطعی برق و…- دارد. ما نباید منتظر بمانیم که صنعتگر سراغمان بیاید بلکه بایستی برویم به سراغشان؛ حتی اگر با دیدگاه سیاسی، اجتماعی و فنی من هم مطابقت ندارند. در عین حال که من این نکته را هم رد نمیکنم که صاحبان صنایع در میبد به علت وسع مالی خیلی خوبی که دارند باید بیشتر کمک و همراهی کنند. ضمنا شما به این نکته هم توجه کنید که آخرین درصد اعتباراتی که برای ما آمده است ۱۵ درصد شده است یعنی کل اعتباراتی که داشتیم حدود ۳-۴ میلیارد تومان بیشتر نمیشود ولی من حداقل در این ۳ ماه، در ۷-۸ تا پروژه بالای ۶-۷ میلیارد تومان از خیرین گرفتم در عین اینکه اینها ماهانه حدود یک میلیارد تومان هم دارند به حساب شهرداری میبد میریزند. یک وقتی در زمان آقایان انصاری و نقیبی، شهرداری برای ۲۰۰ هزار تومان میرفت و از یک محلی پول، قرض میکرد! اما الان آخر هر ماه، پول بسیار خوبی از ناحیه صنایع میبد به حساب شهرداری ریخته میشود.